روزی عقیل ابن ابی طالب در دمشق پیش معاویه نشسته بود و همه ی اعیان شام و حجاز و عراق حاضر بودند.
معاویه بر سبیل ظرافت گفت: ای اهل شام و حجاز و عراق ، آیا آیه ی «تَبَّتْ یَدا أَبی لَهَبٍ وَ تَبْ را شنیده اید؟
گفتند: بلی. معاویه گفت: ابی لهب عموی عقیل است.
عقیل گفت: ای اهل شام و حجاز و عراق .آیا آیه ی « وَامْرَأَتُهُ حَمّالَةَ الْحَطَبْ، فی جیدها حَبْلٌ مِنْ مَسَدٌ» را شنیده اید.
گفتند: بلی. عقیل گفت: این حَمّالَةَ الْحَطَبْ عمّه ی معاویه است.
معاویه از ظرافت خود پشیمان و از آن جواب خجل گشت.
(به نقل از نرم افزار هدایت در حکایت)
تاریخ : دوشنبه 92/10/30 | 10:28 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()
آخرین مطالب
جستجو
آرشیو مطالب
امکانات وب
بازدید امروز: 444
بازدید دیروز: 43
کل بازدیدها: 806627